معنی پرداختن به، ناشی شدن از، عایدات پیش رفتن، رهسپار شدن، حرکت کردن، اقدام کردن, معنی پرداختن به، ناشی شدن از، عایدات پیش رفتن، رهسپار شدن، حرکت کردن، اقدام کردن, معنی /cbاoتj fi، jاad abj اx، uاdbh /da ctتj، cis/اc abj، pclت lcbj، اrbاk lcbj, معنی اصطلاح پرداختن به، ناشی شدن از، عایدات پیش رفتن، رهسپار شدن، حرکت کردن، اقدام کردن, معادل پرداختن به، ناشی شدن از، عایدات پیش رفتن، رهسپار شدن، حرکت کردن، اقدام کردن, پرداختن به، ناشی شدن از، عایدات پیش رفتن، رهسپار شدن، حرکت کردن، اقدام کردن چی میشه؟, پرداختن به، ناشی شدن از، عایدات پیش رفتن، رهسپار شدن، حرکت کردن، اقدام کردن یعنی چی؟, پرداختن به، ناشی شدن از، عایدات پیش رفتن، رهسپار شدن، حرکت کردن، اقدام کردن synonym, پرداختن به، ناشی شدن از، عایدات پیش رفتن، رهسپار شدن، حرکت کردن، اقدام کردن definition,